چاقي و افزايش وزن از مشكلات و پيامدهاي زندگي نوين است. به عبارتي ديگر افزايش وزن از تبعات مدرنيزه شدن زندگي افراد است، در اين ميان آنچه كه رشدي روزافزون داشته است، روند افزايش وزن و چاقي در گروههاي سني كودك و نوجوان است كه نگران كننده و قابل تأمل است.
تغذيه نادرست و كم تحركي، فاكتورهايي مؤثر در ايجاد چاقي هستند.
تغذيه نادرست با واژه علمي «سوءتغذيه» صرفاً به معني كمبود دريافت كالري و ريز مغذيهاي سالم نيست بلكه به مفهوم دريافت نامناسب آن اعم از بيش مصرفي يا كم مصرفي است. از يك سو دريافت بيش از نياز مواد غذايي و از سوي ديگر نداشتن تحرك كافي، باعث ايجاد اضافهوزن و چاقي در كودكان و نوجوانان ميشود.
اردلان سلكي روانشناس باليني، ازدياد وزن كودكان و نوجوانان را يكي از مشكلات عمدهاي ميداند كه آنان را در سالهاي بعد دچار اختلالات و نارساييهاي جسمي، رواني و اجتماعي ميكند.
وي اظهار ميدارد، بيماريهاي قلبي- عروقي، بيماريهاي مربوط به استخوانها و مفاصل، بالا رفتن فشار خون، كلسترول و قند خون، بيتحركي، ضعف قواي جسماني، بيماريهاي تنفسي مانند: آسم، ديابت و نارساييهاي غددي، بلوغ زودرس، ناراحتيهاي روانشناختي مانند افسردگي، انزواطلبي، ضعف خودپندار، و غيره از عوارض چاقي است كه عموماً شروع آن از دوران كودكي است.
اختلالات بيولوژيكي مانند بيماريهاي تيروئيدي يكي از مهمترين علل چاقي در كودكان و نوجوانان محسوب ميشود.
كم تحركي و عدم تحرك، و مصرف مواد غذايي اضافه بيشتر از سوخت و ساز مورد نياز بدن كالري جذب كرده و كم تحركي موجب انباشته شدن مواد كالريزا در بدن فرد ميشود.
عوامل روانشناختي مثل عدم خويشتنداري و مراقبت از خود، كه كمتر به آن توجه ميشود، سهم عمدهاي را در اين خصوص به خود اختصاص ميدهد.
عوامل روانشناختي چاقي دركودكان
عوامل روانشناختي متعددي مثل ترس كودك، خشم كودك، طرد شدن وي از سوي والدين، قضاوتهاي خاص والدين مثل بهرخ كشيدن دائم چاقي كودك به وي، الگو برداري نادرست كودك از والدينش، برآورد نشدن نيازهاي كودك و… ميتواند به چاقي كودك دامن بزند.
دكتر فروغ فروزانفر، كارشناس مسائل بهداشت رواني درباره مهارتهاي كافي والدين براي تغيير رفتار ناصحيح تغذيه فرزندانشان ميگويد: «چگونگي اجراي يك الگوي سالم تغذيه بهعنوان يكي از عوامل كنترل چاقي در كودكان، جداي از آگاهي كامل از اين الگو، مستلزم وجود مهارت خويشتنداري و تقويت آن است. اين امر كه ابتدا كودكان بدانند چرا الگوي منظم غذايي برايشان بهتر و سالمتر است و دركنار آن بتوانند مهارتهاي لازم براي خويشتنداري را كسب كنند، پيشگيري از بروز چاقي در كودكان مفهوم پيدا ميكند.
وي همچنين ميگويد: «خويشتنداري، بهعنوان آميختهاي از مهارتهاي اصلي زندگي سبب تقويت اعتماد به نفس، بهبود قدرت تصميمگيري و قاطعيت و خودآگاهي و عزتنفس كودك ميشود. اگر كودك بتواند اين مهارت را كسب كند تا حد زيادي ميتواند وزن خود را در حد متعادلي نگه دارد.»
دكتر رضا همت يارزاده، روانشناس درباره بالارفتن عزت نفس كودكان در اثر خويشتنداري ميگويد: «خويشتنداري در كودكان باعث ميشود كه آنها بتوانند بر رفتار خود كنترل داشته باشند. البته هيچ كودكي نيست كه بطور تجربي و ذاتاً خويشتندار باشد بلكه همه كودكان در تعامل با ديگران و كپي برداري از والدين خود خويشتنداري را ميآموزند. افراد خويشتندار غالباً عزت نفس بالايي دارند. شايد بتوان گفت عزت نفس پايهايترين فاكتور رواني است كه هر فرد بايد آن را داشته باشد تا به اعتماد به نفس برسد. كودكاني كه براثر احساس كنترل بر خويشتن دچار آرامش رواني شده و احساس ميكنند كه خود ارزشمند هستند و بايد از جسم و روانشان مراقبت كنند در اثر پيامدهاي اين خود ارزشمندي اعتماد به نفسش نيز بالا ميرود و در نتيجه كنترل وزن را يكي از مهمترين دلايل سلامت جسم و روان خود ميداند.»
فروزانفر در ادامه ميگويد: «تقويت و تداوم بهكار بردن خويشتنداري در كودكان و در محيط خانواده به عنوان يك تغيير رفتار در زندگي فردي و اجتماعي سبب خواهد شد بزرگسالان نيز بتوانند بسياري از محركهاي وسوسهبرانگيز را از خود دور ساخته و به خود واقعيشان فكر كنند.
اردلان سلگي نيز خويشتنداري را مهارت اكتسابي دانسته و ميگويد: چنين مهارتهايي را ميتوان به كودك آموزش داد تا او با استفاده از آن بتواند رفتارهاي خود را در موقعيتهاي گوناگون كنترل كند. نتايج آخرين تحقيقات و پژوهشهاي علمي كه در دانشگاه پن استيت صورت گرفته نشان دهنده ايناست كه كودكاني كه خويشتنداري و اراده دوري از لذت را در خود تقويت نكردهاند بيشتر از ديگران در معرض چاقي قرار دارند.
آموزش خويشتنداري
آموزش خويشتنداري به كودك باعث ميشوداو بياموزد چگونه بر علايق نادرست خود خط كشيده و به كنترل نفس خود بپردازد تا آنها بتوانند برنامهريزي دقيقي براي زندگي خود پيدا كنند.
دكتر همت يارزاده معتقد است كه آموزش مستقيم خويشتنداري به كودكان كار آساني نيست. كودكان بيشتر از طريق عينيت و ديدن دلايل و شواهد ياد ميگيرند (يادگيري مشاهدهاي) و اگر ميخواهيم براي كودك زير پنج سال توضيح دهيم پرخوري و چاقي چه مضراتي دارد بايد از طريق نشان دادن الگوها و شواهد به او ياد دهيم. مثلاً عروسك او را با بستن يك پارچه به دور بدنش چاق كرده و به او بگوييم كه عروسكش چقدر بد شكل شدهاست يا فيلم و كارتونهايي در ارتباط باچاقي مفرط به كودكان نشان داده و در پايان كار از او بخواهيم كه بگويد مشكل فرد چاق چه بود؟!
با اين روش، كودك با مهارت حل مسئله آشنا ميشود و ميآموزد كه پرخوري يا استفاده از برخي مواد غذايي اگر چه لذت بخش است ولي تبعات ناخوشايندي به دنبال دارد.
راهكارها
دكتر فروزانفر در مورد راهكارهاي مناسب تغذيهاي ميگويد: بايد برنامهورزشي مناسب براي كودك داشت و او را در مصرف تنقلات پر كالري و نامناسب محدود كرد.
والدين ميتوانند با حمايت و تشويق توانايي كودك را در پرهيز از پرخوري يا اجراي برنامه غذايي تعيين شده به او ياري دهند.
گاهي لازم است به كودك اجازه داده شود شكست را تجربه كند. در اينگونه مواقع بهتر است والدين انعطاف بيشتري از خود نشان دهند.
هميشه تلاش كودك را تشويق كنند و به دنبال نتيجه نباشند. كودك كامل هيچ گاه نميتواند كليه انتظارات والدين خود را برآورده كند و در نتيجه نااميد خواهد شد و از طرفي اعتماد به نفس او آسيب خواهد ديد.
فروزانفر همچنين درباره ياددادن خويشتنداري در مقاطع سني مختلف ميگويد: « از سه تا پنج سالگي بايد علاوه بر استفاده از ايجاد وقفههاي كوتاه براي تشويق نيز استفاده كرد.
در سنين 6 تا 9 سالگي بهدليل اينكه بچهها در سنين مدرسه قرار دارند قدرت انتخاب داشته و پيامد اعمال خود را تشخيص ميدهند. بايد به آنها آموخت فكر كردن در موقعيتي كه در آن قرار دارند و اطاعت و كنترل رفتار خود اثر بهتري از واكنش سريع به موقعيتي كه در آن قرار دارند دارد و همچنين ميتوان به آنان آموخت زماني كه قادر نيستند رفتار خود را كنترل كنند براي مدتي خود را از موقعيتي كه در آن قرار گرفتهاند دور كنند.
در طول 10 تا 12 سالگي بايد به كودك آموخته شود درباره موقعيتهايي كه ممكن است منجر به از دست دادن كنترل او بشوند، فكر كرده و بعد آنها را تحليل كنند. در مورد موقعيتي كه از ابتدا ممكن است عذاب آور باشد تا پايان اينگونه نخواهد ماند و شرايط بهتر خواهد شد.
قبل از انجام هر عملي به آن خوب فكر كند و به عواقب آن بينديشد.
آن را نزد خود تجزيه و تحليل كند و درباره آن با والدين و مربي و معلمان خود صحبت كند.
بايد به كودكان مهارت خويشتنداري را آموزش داده و به آنان گفته شود خويشتنداري در انتخاب روش صحيح زندگي آنان را ياري ميكند.
بهكودك آموزش داده و توضيح دهيد برخورد با هر موضوعي او را موفقتر ميكند.