یک فوق تخصص كودكان گفت: والدين بايد از تحميل سليقه خود در انتخاب غذا براي كودك خودداري كنند و به كودك اجازه دهنداز بين غذاهاي متنوع، غذاي مورد علاقه خود را انتخاب كند
به اين نكات بايد توجه كرد كه:
والدين بايد از تغذيه اجباري كودك بپرهيزند و كودك را هنگام غذا خوردن آزاد بگذارند، اين عمل باعث ميشود احساس استقلال كودك رشد كرده و با احساس رضايت از تغذيه، از آن لذت ببرد.
يك برنامه غذايي متعادل علاوه بر رفع گرسنگي، بايد عناصر غذايي و مواد مغذي لازم براي تندرستي كامل را داشته باشد . استفاده از چهار گروه اصلي غذايي مهمترين راه براي اطمينان از تامين نيازمنديهاي تغذيهاي كودك محسوب ميشود
براي تشويق كودك به غذا خوردن بهتر است غذاي دلخواه او را تهيه كرد و اگر به عللي كودك ميل به خوردن غذا ندارد، از اسباب بازي مورد علاقهاش براي تشويق به غذا خوردن استفاده شود
مواد غذايي مقوي و مورد نياز كودك را بايد بااحتياط به غذاي او اضافه كرد تا كودك بتدريج به غذاي جديد علاقهمند شود”، گفت: براي كم كردن حساسيت كودك به غذا، او را در تهيه غذا و يا دادن غذا به عروسك و يا حيوانات دخالت داد
وي به كنترل فاصله زماني بين وعدههاي غذايي كودك اشاره كرد و افزود :كودك گرسنه نسبت به كودكي كه در فواصل وعدههاي غذا با خوردن تنقلات سير شده است، براي خوردن غذاي جديد تمايل بيشتري نشان ميدهد
بهتر است ساعت صرف غذاي كودك را همزمان با افراد خانواده تنظيم كرد، زيرا كودك با مشاهده غذا خوردن اعضاي خانواده بهخوردن غذا تشويق ميشود
مادران هنگام بياشتهايي كودك، به رشد او حساس شده و درمورد نقش مادري خود احساس ناتواني ميكنند، درنتيجه سطح اضطراب آنان بالا رفته و قادر به تعبير درست علايم بياشتهايي در كودكشان نميشوند . امتناع كودك از غذا خوردن، حساسيت بيش از حد به غذاها وموفق نبودن آنها در دادن غذا به كودك را از نگرانيهاي مادران تا سن سه سالگي كودك برشمرد
در بيشتر مواقع بهعلت آگاه نبودن والدين از روشهاي صحيح واصولي تغذيه، محيط خانه هنگام غذا خوردن به ميدان جنگ تبديل ميشود كه از يك سو والدين با هر روشي مثل گول زدن، چانه زدن، انحراف توجه و بالاخره با زور وارد ميدان ميشوند كه در بيشتر وقتها درمبارزه با فرزندان بازنده ميشوند
اين كودكان به علت پاسخهاي نامتعادل والدين، قادر به جداكردن احساسات جسمي مانند سيري و گرسنگي از هيجانات عاطفي، خشم و احساس ناكامي نيستند.
دكتر رهنما بيان كرد: گيجي بين وضعيت جسمي و احساسات روانشناختي كودك، غذا خوردن را بجاي اينكه براساس نيازهاي جسمي (احساس سيري و گرسنگي) تنظيم كند، براساس احساسش (مثل خشم) نسبت به والدين كنترل ميكند