جدیدترین اسم دختر با ت به همراه معنی


اسم دختر با ت, اسم دختر با ت با معنی, اسامی دختر با حرف ت

اسم دختر با ت به همراه معنی

 

اسامی دخترانه با حرف ت

اگر به دنبال اسم دختر با ت هستید، نمونه هایی از این اسامی را به همراه معنی برای شما فراهم کرده ایم. تا بتوانید بهترین اسم را با بهترین معنی انتخاب کنید.

 

اسم دختر با حرف ت

شماره اسم معنی
1 تابا طاقت، پیچ و تاب زلف، فروغ، تابنده، تابان
2 تابان دارای نور و روشنی، درخشان، روشن
3 تابان چهر آن که چهره ای روشن و درخشان دارد.
4 تابان دخت مرکب از تابان (درخشان) + دخت (دختر)
5 تابان رخ تابان چهر
6 تابان گل مرکب از تابان (درخشان) + گل
7 تابان گل مرکب از تابان (درخشان) + گل
8 تابان مهر خورشید تابان، خورشید درخشان
9 تابانروی دارای روی درخشان
10 تابش نورافشان
11 تابناک جذاب، روشن و درخشنده
12 تابنده آنچه می تابد و نورافشانی می کند، درخشان.
13 تاتیانا تاتینا، پرنده شکاری
14 تاتینا پرنده ای شکاری
15 تاج آفرین آفریننده تاج، به وجود آورنده تاج
16 تاج بانو ملکه، شاهزاده خانم.
17 تاج بی بی ملکه، شاهزاده خانم
18 تاج خاتون ملکه، شاهزاده خانم
19 تاج دخت تاج (کلاه پادشاهی، افسر) + دخت (دختر)
20 تاج گل آن که چون تاجی در رأس گلها است، زیبا
21 تاج گل آن که چون تاجی در رأس گل ها است، زیبا
22 تاج ماه آن که چون تاجی بر سر ماه است، بسیار زیبا
23 تاج مهر آن که چون تاجی بر سر خورشید است، یا دسته گلی به شکل تاج، بسیار زیبا
24 تارا ستاره، کوکب، مردمک چشم.
25 تارادخت دختر ستاره، دختر چون ستاره، (به مجاز) دختر زیبا، صاحب حسن و کمال
26 تارادیس مانند ستاره
27 تاژ لطیف، نازک، نام پسرفرواک برادر هوشنگ پادشاه پیشدادی
28 تافته گداخته، درخشنده و تابناک، روشن، نوعی پارچه ابریشمی
29 تاک آفرین مرکب از تاک (درخت انگور) + آفرین (آفریننده).
30 تاکدخت مرکب از تاک (درخت انگور) + دخت (دختر)
31 تالیا (تالی + الف اسم ساز) (به مجاز) یعنی دختر دوم، تلاوت کننده قران مرکب از تالی عربی به معنی تلاوت کننده + الف تانیث فارسی، در اساطیر یونانی الهه موسیقی و رقص، دختر شاه خدایان زئوس و الهه خاطرات منه موزین است.
32 تالین پایتخت کشور استونی، برکناره ی جنوبی خلیج فنلاند از بندرهای عمده ی دریای بالتیک.
33 تامارا درخت خرما؛ نام عروس یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب (ع).
34 تامیلا بخشنده
35 تانسو تمیزی ، پاکی ، زیبایی ، زلالی چشمه ، شبنم صبحگاهی
36 تانیا در فارسی به معنی دختر یگانه و بی مانند، در کردی به معنی دختر تنها، در گویش خراسانی به معنی توانستن، درفرانسه یعنی شهبانوی مهربان، در ترکی آشنا و آشنایی
37 تبرّک مبارک بودن، مبارکی، خجستگی، خوش یمنی؛ برکت گرفتن.
38 تحفه گل تحفه (عربی) + گل (فارسی) گل ارزشمند
39 ترانه هرنوع شعر یا سخن معمولًا موزون که با موسیقی خوانده شود، قطعه آوازی، هر صدایی که حالت موسیقایی داشته باشد.
40 ترکان در دوره مغول، عنوانی مخصوص زنان اشراف ، نام مادر سلطان محمد خوارزمشاه – تلفظ صحیح این اسم ” Tar-kān “
41 ترگل گل تازه و شاداب
42 ترلان پرنده ای از خانواده باز شکاری. زیبا؛ نام نوعی اسب است.
43 ترمه نوعی پارچه (قیمتی) از جنس کرک، پشم، یا ابریشم با نقشهای بته جقه، اسلیمی، و مانند آنها که معمولًا از آن، جانماز، بقچه و لباس تهیه می کنند.
44 ترنج بالنگ؛ طرحی مرکّب از طرح های اسلیمی و گل و بوته ای که معمولًا در وسط نقش قالی، تذهیب، و مانند آنها به کار می رود.
45 ترنگ آواز تارهای ساز، صدای زه کمان هنگام تیرانداختن، قرقاول، خوش و زیبا
46 ترنم خواندن شعر و ترانه و زمزمه کردن یک نغمه و آواز
47 ترنیان سبدی که از شاخه های بید می بافند
48 تروند میوه تازه رسیده، نوبر
49 تسنیم از ریشه ی «سنم» در لغت به معنای «بزرگ شدن کوهان شتر» و نیز «بزرگ و مهتر قوم گردیدن» است؛ طبق روایات نان چشمه ای در بهشت.
50 تلکا در گویش مازندران گلابی وحشی جنگلی
51 تمنا آرزو؛ خواستن چیزی معمولًا همراه با فروتنی و تواضع.
52 تنَسگُل نام میوه ای در استان خراسان، نام دختر اخوان ثالث شاعر نامدار معاصر
53 تندر تن (فارسی) + در (عربی) آن که بدنی سفید و درخشان چون دُر دارد.
54 تندیس مجسمه؛ بت، تصویر برجسته، تمثال؛ (به مجاز) زیباروی.
55 تنسگل نام میوه ای در استان خراسان، نام دختر اخوان ثالث شاعر نامدار معاصر
56 تنی در گویش مازندران شکوفه
57 تنی نار در گویش مازندران شکوفه انار
58 تهمینه منسوب به تهم؛ نیرومند قوی؛ همسر رستم، دختر شاه سمنگان و مادر سهراب.
59 توار پرنده؛ نوعی ریسمان؛ نام کوهی در شمال ایران، شهرستان چالوس
60 توتیا از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی می کند؛ گردی که به عنوان سُرمه استفاده می کنند.
61 توراندخت (توران+ دخت = دختر)، دختر تورانی؛ نام دختر خسرو پرویز که بعد از شیرویه به شاهی رسید.
62 توری گیاهی درختچه ای و زینتی از خانواده حنا که گلهای خوشه ای بنفش و تاج گسترده دارد.
63 توسا توسکا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها می روید.
64 توسکا توسا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها می روید.
65 توکا پرنده ای از خانواده گنجشک با منقاری باریک وتنی رنگارنگ
66 تِی گل یعنی کنار گل
67 تی گل یعنی چشم گل
68 تی ناز یعنی چشم ناز
69 تیارا اسم تیارا یعنی روشنی چشم اسم دختر و پسر، چشم آرا و زیبا
70 تیام یعنی به معنی چشم هایم و در واقع به مفهوم عزیز دل یا همه چیزم می باشد. اسمی پسرانه و دخترانه
71 تیبا عشوه، فریب، بازیگوشی، به زبان زند و پازند آهو را گویند.
72 تیدا یعنی چشم مادر
73 تیراژه رنگین کمان، قوس و قزح، طوق بهار
74 تیسا در گویش مازندران خالص
75 تیساگل گلِ خالص
76 تیساگل گلِ خالص
77 تیساناز در گویش مازندران مرکب از تیسا (خالص) + ناز (زیبا)
78 تینا الهه عشق و به معنی ناز و ادا ( عاشق نوازش ) است، و در مواردی به عنوان نمادی از عشق به گل سرخ نیز تعبیر شده است.
79 تیناب آنچه در خواب دیده می شود، رؤیا
80 تیهو پرنده ای شبیه کبک اما کوچکتر از آن

 

امیدوارم اسم مورد علاقه ی خود را از بین این اسامی پیدا کرده باشید.

 

 



منبع : بیتوته

بیشتر بخوانید